۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

سوال




هی تو!

کاش میشد با هم حرف بزنیم.

دلم از همه چی گرفته.

هم از کارم، هم از بیکاریم.

هم از دوستام، هم از تنهاییم.

هم از شانسم، هم از بد شانسیم.

از این هم عصبی و هم آرومیم.

از این پوچی از این ساعت

هم از صدام، هم از سکوتم.

هم از خودم، هم از غیر خودم.

هم از الانم، هم از قبل و بعدم.

هم از زندگی، هم از مرگم.

هم از هر چیزی که هست، هم از هر چیزی که نیست... .

تو!

کاش میشد تو بهم بگی. غیر از اون چیزی که هست و اون چیزی که نیست،

چیزی هست؟

بهم بگو؛... چیزی هست؟









سارا 24/8/88

درباره من

مازندران, Iran
عاصی - آصی - عاسی - آسی - عاصی...